شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ امروز با ديدن آن پيرمرد لنگان قلبم به درد آمد وبراي اينکه قلبم را آرام کنم *چشم هايم را بستم* *اين روزها* چشم بستن برايم عادت شده با ديدن کودکان کار *چشم هايم را مي بندم* با ديدن آن جوانک گيتار به دست رو به روي پارک لاله *چشم هايم را مي بندم* و بدتر از همه اينکه با ديدن به فضاحت کشيده شدن *وجدانم و انسانيتم* بازهم *چشم هايم را مي بندم *
:(
يه جوان گيتار به دست دور ونک سمت ملاصدرا هم هست اونم بگين.
يکي هم روي پل رو به روي دانشکده روانشناسي ميشينه .....تازه گل هم ميفروشه
گلاش تازه ست؟؟
بله گل رز ميفروشه ..
چه خوب:)
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top