پيام
+
*انديشه من*:گاهي تمام فکرم مشغول ميشه به اينکه من خدا رو دوست دارم يا ازش مي ترسم؟؟
1. ناگهان ياد روزي افتادم که براي اولين بار کبريت دستم گرفتم..دستم سوخت
نميدونم شايد از اون روز جهنم برام معنا پيدا کرد.....
2.شايدم از اون روزي خدا رو به خشمش شناختم که معلممون عذاب هاي بدحجابا رو ميگفت...
فقط يه چند وقتيه اين حديث اميرالمومنين(ع) توذهنم در گردشه:*"دوست داشتن خداوند برتر از ترسيدن از اوست" *
ذره بين زنده
92/12/7
حضورپنهان .
اصول کافي ج 8 ص129 -
«امير معظم»
به قول شهيد بزرگوار مطهري..* نه خدا ترس داره و نه عدالت خدا*.. اصلا اگه آدم از چيزي بترسه نميتونه بهش محبت پيدا کنه و باهاش انس بگيره.. اون چيزي که ترس داره فقط "عمل خود ماست" نه چيز ديگه..
حضورپنهان .
حق باشماست ..براي همينه که هروقت برادر کوچيکم يه کار اشتباه ميکنه و بعدش پشيمون ميشه ازم ميپرسه الآن خدا ديگه منو ميبره جهنم ومن بهش جواب ميدم که اگه کارتو تکرار نکني خدا نه تنها جهنم نميبره بلکه بهشتم بهت ميده..(منظورم اين بود چه خوبه که ياد بديم که خدا مهربونه ..و انقدر خشم خدا رو بلد نکنيم...)
«امير معظم»
اوهوم.. همينطوره.. ولي خدا در عين اينکه رحمان و رحيمه.. منتقم هم هست..:)
حضورپنهان .
ما درصدد نفي اين نيستيم...فقط ميخوايم تو تصوراتمون خدا با منتقم بودن نقاشي نشه...
«امير معظم»
به هر حال خدا رو بايد به خدايي خودش شناخت... نه تصورات ذهنيو اونچه که دلمون ميخواد../ هر چند کسي جز امامان معصوم عليهم السلام نميتونه نسبت به خدا اونطور که بايد معرفت پيدا کنه.
حضورپنهان .
:)